اعتقاد به تحریف قرآن

شماره مقاله: 
10
نویسنده: 
محمد

هیچ شکی نیست در اینکه قرآن کریم کتاب خداست و معجزه و دلیل و حجت رسول الله است که خداوند آن چراغی برای مردم قرار داده تا از هدایات آن رهنمون بشوند، و راه مستقیمی قرار داده که بر آن را بروند، و آن را امام و پیشوای قرار داده تا به آن اقتداء کنند. قران با نقل متواتر، بطور نوشته و شفاهی نسل از نسل بدون هیچ گونه تغییر و تبدیل به ما رسیده است. طبق فرمایش خداوند:
﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾. یعنی: «ما قرآن را نازل کردیم و همانا ما نگهدار آنیم».
و فرموده خداوند:
﴿لاَ یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلاَ مِنْ خَلْفِهِ﴾. یعنی: «هیچ گونه باطلی، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به آن راه نمی‌یابد».

اما آیا کسانی هستند که قائل به تحریف قرآن باشند وبه قرآنی که بین مسلمانان وجود دارد اعتقاد نداشته باشند؟
آری ! عده ی زیادی از علمای شیعه این امر را در کتب خود ذکر کرده اند وکتابهای زیادی را برای اثبات تحریف قرآن تالیف کرده اند.
از جمله این علما می توان افراد زیر را نام برد :

نعمت الله جزایری در کتاب (الانوار النعمانیه)
علی بن ابراهیم قمی در کتاب (تفسیر قمی)
محمد باقر مجلسی در کتاب (مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول)
حاج میرزا حبیب الله هاشمی خوئی در کتاب (منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة)
ابو منصور احمد بن منصور طبرسی در کتاب (الاحتجاج)
نوری طبرسی در کتاب (فصل الخطاب)
محمد بن مرتضی کاشانی ملقب به فیض کاشانی در کتاب (تفسیر صافی)
میثم بحرانی در کتاب (شرح نهج البلاغه)
یوسف بحرانی در کتاب (الدرر النجفیه)
سید عدنان بحرانی در کتاب (مشارق الشموس الدریة)
سلطان محمد بن حیدر خراسانی در کتاب (تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة)
ابوالحسن عاملی در کتاب (مرآة الانوار و مشکاه الاسرار)
محمد بن نعمان (شیخ مفید) در کتاب (مسائل السروریه)
محمد بن حسن الصفار در کتاب (بصائر الدرجات)
سیدعبدالله شبر در کتاب (منیة المحصلین فی حقیقة طریقة المجتهدین )
محمد بن ابراهیم نعمانی
سعد بن عبدالله قمی در کتاب (ناسخ القرآن و منسوخه)
سید علی بن احمد کوفی در کتاب (بدع المحدثة)
محمد بن مسعود عیاشی در کتاب (تفسیر عیاشی)
شیخ فرات بن ابراهیم کوفی
محمد بن عباس ماهیار
ابو سهل اسماعیل بن علی بن اسحاق بن ابی سهل بن نوبخت
شیخ متکلم و فیلسوف ابو محمد حسن بن موسی
ابو اسحاق ابراهیم بن نوبخت
اسحاق الکاتب
حاجب بن اللیث بن سراج
شیخ فضل بن شاذان، در کتاب (الایضاح)
شیخ محمد بن الحسن شیبانی در کتاب (تفسیرنهج البیان عن کشف معانی القرآن)
علمای نام برده شده از بزرگترین علمای تشیع هستند ومقام ومنزلت آنها نزد شیعه همانند مقام ومنزلت امام بخاری وابوحنیفه ومالک وشافعی واحمد ابن حنبل وابن تیمیه و... نزد اهل سنت است.

حال این سوال پیش می آید که علمای شیعه برای چه می‌گویند قرآن تحریف شده و ناقص است؟
بخاطر اسباب زیرمعتقد به تحریف در قرآن شده‌اند:
اولاً- عدم ذکر امامت در قرآن کریم:
همانا شیعه اعتقاد دارد که مسأله امامت، در معتقدات اساسی داخل است که منکر آن کافر می‌گردد، پس متعلق است به ایمانیات مانند ایمان به خدا و رسول (صلى الله علیه وسلم). و می‌گویند: همانا ولایت افضل‌ترین ارکان اسلام می‌باشد.
زراره از ابو جعفر روایت می‌کند که فرمود: اسلام بر پنج چیز بنیان شده: بر نماز و زکات و حج و روزه و ولایت، زراره می‌گوید: گفتم: و کدامیک از آنها افضل‌تر می‌باشد:
ایشان فرمودند: ولایت افضل می‌باشد . (یعقوب کلینی، کتاب ایمان و کفر – باب دعائم اسلام 2/22).
ولایت با وجود این همه عظمت و اهمیتش برای چه در قرآن ذکر نشده؟
برای چه نماز، و زکات و غیر از آن دو از ارکان اسلام در قرآن به طور صریح و واضح ذکر می‌شود،اما ولایت ذکر نمی‌شود؟
پس هنگامی که این مشکل پیش آمد، بسوی این گفتار روی آوردند که قرآن تحریف شده، در آن تغییر ایجاد شده، آیات بسیاری از آن حذف شده، کلمات بسیاری از آن ساقط گردانیده شده، بزرگان اصحاب و امت اسلامی بخاطر کینه با علی و دشمنی با فرزندانش، و بخاطر از بین بردن میراث رسول الله (صلى الله علیه وسلم) اینها را حذف نموده‌اند
ثانیاً: شیعه بخاطر رهایی یافتن از تناقضی که بین قرآن و کتب شیعه درباره مقام و منزلت صحابه (رضی الله عنهم) وجود دارد معتقد به تحریف در قرآن شده‌اند
قرآن کریم فضل و برتری اصحاب رسول الله (صلى الله علیه وسلم) را ذکر می‌کند، بطوری که قران بر مقام بلند آنها و شأن و مرتبه، و درجه رفیع‌شان گواهی می‌دهد اما روایتی در کتب شیعه وجود دارد که صحابه را تکفیر میکند. (این روایات را انشا الله در فرصت های بعدی در سرداب مورد بحث قرار خواهم داد)
ثالثاً: از اسبابی که آنان را به طعن در قرآن واداشت، عدم ذکر اساسی ائمه و فضلشان و معجزاتشان و فضل زیارت قبورشان در قرآن کریم، علمای شیعه مجبور شدند که صحابه را به حذف فضایل ائمه و معجزاتشان از قرآن کریم متهم سازند. (سخن و حدیث شیعه از فضایل و صفات ائمه‌ بسیار است و خطرناک که به طور مفصل بعدا به آن خواهم پرداخت)

دراینجا به بررسی روایات و احادیث و آراء وارده در کتب شیعه در مورد تحریف قرآن می پردازیم . 

نام کتاب : تفسیر الصافی مولف: فیض کاشانی  چاپ کتاب فروشی صدر – تهران جلد 1

تفسیر صافی یکی از بزرگترین کتب تفسیر نزد شیعه می باشد. فیض کاشانی صاحب این تفسیر در مقدمه اش درباره نامگذاری این تفسیر می گوید: " شایسته است که این تفسیر صافی نامیده شود بخاطر پاک و صاف بودن آن از آراء ناصاف و کدر، خسته کننده و سر گردان کننده عامه(منظور اهل سنت).
او مقدمة ششم کتابش را برای اثبات تحریف قرآن تخصیص داده است.

 

ترجمه فارسی:

مقدمه ششم- درباره جمع‌آوری قرآن، و

تحریفش، و اضافه و کمی‌اش و تأویل آن.
(مولف بعد از ذکر روایاتی که برای تحریف قرآن از آنان استدلال کرده است نتیجه گیری کرده است که:) آنچه که از این روایت و دیگر از طریق اهل بیت (علیهم السلام) برداشت می‌شود این است که همانا قرآنی که اکنون نزد ماست، تمام آن نیست، چنانکه بر حضرت محمد (صلى الله علیه وسلم) نازل شد. بلکه چیزهایی از آن مخالف است با آنچه خداوند نازل کرده است.
و برخی از آن تغییر و تحریف شده است. و همانا چیزهای بسیاری از آن حذف گردیده است، از جمله نام علی (علیه السلام) در جاهای بسیار، و همچنین لفظ «آل محمد» (صلى الله علیه وسلم) بیش از یکبار، و نام منافقین از جاهایش، و چیزهای دیگر از آن، و همچنین این قرآن بر ترتیبی که مورد رضا و پسند خدا و رسول الله (علیه وآله وسلم) باشد نیست

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نام کتاب : اصول کافیمولف: یعقوب کلینی ناشر :دارالکتب الاسلامی - تهران (معتبرترین کتاب حدیث نزد شیعه)

ترجمه فارسی :
... مدتی سکوت کرد و سپس گفت : (یعنی حضرت ابا عبدالله گفت :) ما نزد خود مصحف فاطمه داریم و آنها چه دانند که مصحف فاطمه چیست. گفتم : ( یعنی أبی بصیر " کسی که این روایت را عمر الحلبی از او نقل می کند" گفت :)مصحف فاطمه چیست ؟گفت: (یعنی أبا عبدالله علیه السلام گفت:) مصحفی که در آن سه برابر قرآن شما در آن آیه وجود دارد و به خدا قسم که در آن هیچ حرفی از قرآن شما وجود ندارد.

 

 

 

نام کتاب : اوائل المقالات/مولف: شیخ مفید/ انتشارات دارالکتب اسلامی بیروت

 

 

 

 

 

 

ترجمه فارسی :

همانا اخبار و روایات از ائمه هدی از آل محمد (صلى الله علیه وسلم) درباره اختلاف قرآن، و آنچه که ستمکاران در آن بوجود آورده‌اند از حذف و نقصان بطور مستفیض آمده است‌.

 

 

نام کتاب : الزام الناصب فی اثبات حجة الغائب/

مولف : علی حائری/انتشارات الاعلمی بیروت

 

 

 

 

 

 

 ترجمه فارسی
حضرت علی پس از وفات پیامبر قرآنی را که پیامبر به داده بود آورد وخطاب به مردم گفت: ...
این کتاب خداست که رسول خدا صلی الله علیه وسلم به من دستور داد که آن را برای شما عرضه کنم تا اتمام حجت باشد برای شما در روز قیامت .سپس فرعون و نمرود این امت (منظور مؤلف حضرت ابوبکر است) جواب داد : که ما به قرآن تو محتاج نیستیم . حضرت علی گفت : این جواب تو را قبلا حبیب من حضرت محمد به من خبر داده بود اما من می خواستم حجت را بر شما تمام کنم . پس حضرت علی در حالی که می گفت : ( لا اله الا أنت وحدک لا شریک لک لا راد لما سبق من عملک و لا مانع لما اقتضته حکمتک أنت الشاهد لی علی عملهم یوم العرض علیک ) به منزل خود بازگشت.

سپس ابن قحافه (حضرت ابوبکر) گفت : ای مسلمانان هر کس اگر آیه یا سوره ایی از قرآن نزد خود دارد بیاورد ، پس ابو عبیده ابن الجراح ، عثمان ، سعد ابن ابی وقاص ، معاویه ابن ابی سفیان ، عبدالرحمن بن عوف ، طلحه بن عبدالله ، ابو سعید الخدری ، حسان بن ثابت و گروهی از مسلمانان قرآن را جمع آوری کردند و همه آیاتی را که در مذمت آن ها به خاطر کارهایی که بعد از وفات سید المرسلین انجام داده بودند، آمده بود حذف کردند به همین دلیل خیلی از آیات قرآن بی ارتباط به هم است. و قرآنی که حضرت علی جمع آوری کرده است نزد صاحب الأمر (ع) محفوظ است و در آن هیچ شکی نیست که کلام خداست.

نام کتاب : نور البراهین/ مولف: نعمت الله جزائرى چاپ : انتشارات موسسه نشر اسلامی - قم

 

 

 

 

 

 

ترجمه فارسی :
می گویم : اصحاب و علمای ما در کتاب های اصول حدیث و غیره روایات بسیار زیادی در حد تواتر نقل کرده اند که دلالت بر این می کند که قرآن تحریف شده است و بسیار در آن نقص و زیادی وجود دارد.

از جلمه روایات : روایات سادات اطهار در مورد آیه : (کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ). فرمودند : چطور ممکن است این امت بهترین امت باشد که حضرت حسین ابن علی را کشته است بلکه آیه به این شکل بود کنتم خیر (أئمة) یعنی در شأن اهل بیت نازل شده است و همچنین آن چه را با سندهای فراوان از ایشان نقل شده است در مورد قول خداوند :( أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ) فی (علی).

......(مولف در ادامه میگوید :) روایات واحادیث در این مورد (در مورد تحریف قران) اگر همگی ذکر شوند کتاب بسیار بزرگی حاصل میشود ( یعنی روایات در این مورد بسیار فراوان است )


نام کتاب :تفسير قمى /مولف : شیخ ابوالحسن علی بن ابراهیم قمی/ شیخ ابوالحسن علی بن ابراهیم قمی، از اساتید و مشایخ ثقه‌الاسلام محمد بن یعقوب کلینی می‌باشد. این تفسیر مورد استناد کتب اربعه ( کتب اربعه: الکافی ، من لا یحضره الفقیه ،تهذیب الاحکام ،الاستبصار )است و یکی از منابع این کتب و مربوط به قرن ۳ و ۴ هجری قمری است.

 

 

 

 

 

ترجمه فارسی(قسمتهای درون کادر قرمز):

﴿کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾.
ابو عبدالله (علیه السلام) به خواننده این آیه گفت: بهترین امت امیر المومنین و حسن و حسین بن علی را می‌کشند!؟ پس به ایشان گفته شد: ای پسر رسول الله پس چگونه نازل شده؟
آنگاه فرمود: نازل شده:
(کنتم خیر أئمة أخرجت للناس).

و‌ می‌گوید: و اما آنچه که از آن تحریف شده فرموده خداوند: ﴿لَکِنِ اللَّهُ یَشْهَدُ بِمَا أَنْزَلَ إِلَیْکَ فی علی أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلآئِکَةُ یَشْهَدُونَ). چنین نازل شد.
و قول خداوند:﴿یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ فی علی وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ﴾
و قول خداوند :(إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَظَلَمُواْ آل محمد حقهم لَمْ یَکُنِ اللّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ)
و قول خداوند :(وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا آل محمد حقهم أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ)
و قول خداوند :(لَوْ تَرَى) الذین ظلموا آل محمد حقهم (فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ)
و امثال این آیات زیاد است که ما آن ها را در مواقع خود ذکر می کنیم.

 

نام کتاب : الدرر النجفیه/ مولف : یوسف بحرانی/ نشر موسسه ال بیت

 

 

 

 

 

 

 

ترجمه فارسی:

آنچه از دلالت صریح و گفتار روشن در این روایات می‌باشد پوشیده نیست، بر آنچه که ما اختیار کرده‌ایم و واضح بودن آنچه که گفته‌ایم، و اگر راه طعنه زدن به این روایات(روایاتی که مولف در همین کتاب برای اثبات تحریف در قرآن ذکر کرده است) باز شود با وجود بسیاری آن و منتشر شدنش، هرآینه طعنه‌زدن به تمام روایات شریعت(مذهب شیعه) ممکن خواهد بود.
چنانچه که پوشیده نیست که اصول یکی است، و همچنین طرق و ‌راویان و مشایخ و نقل کنندگان یکی می‌باشد، بجانم سوگند، همانا قول به عدم تغییر و تبدیل از گمان خوب به ائمه جور(خلفای راشدین) خارج نمی‌شود، و اینکه آنان در امانت بزرگ (امامت حضرت علی )خیانت نکرده‌اند، با وجود آشکار شدن خیانتشان در امانت دیگری ( منظورش قرآن )که ضررش بر دین بیشتر می‌باشد.

توضیح : عالم بزرگ شیعه می گوید که نمی تواند در روایاتی که در کتب شیعه درباره اثبات تحریف قرآن آمده طعنه‌ای وارد سازد زیرا که طعنه زدن به آنها طعنه زدن به شریعت مذهب شیعه می‌باشد.

نام کتاب : الانوار الوضیه فی العقائد الرضویه/مولف: حسین بحرانی

 

 

 

 

 

 

 

 

ترجمه فارسی :
(1) بین علمای ابرار ما رضوان الله علیهم در این مسأله اختلاف نظر دارند.
گروهی از علما محفوظ ماندن قرآن (از تحریف) را فقط مربوط به محدوده زمانی معینی می دانند و گروهی محفوظ ماندن قرآن (از تحریف) را در غیر از الفاظ آن می دانند. ( یعنی امکان تحریف در الفاظ وجود دارد.) و برخی دیگر اعتقاد به محفوظ ماندن قرآن چه در معانی و یا حتی در مبانی آن ندارند ، اما بنا به روایات معصومین (ع) قرآن حجت خدا بر مردم است و باری است بر دوش امت و باید آن را پذیرفت و به آن تن داد. اگر چه در آن تحریف رخ داده شده باشد.!!؟؟

 

 

 

 

 

 

 


 

نام کتاب : فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الارباب/ مولف : حسین بن محمد نوری طبرسی / تا قبل از سال 1292 روایت و گفتار شیعه درباره تحریف در کتابهای گذشته‌شان پراکنده بود، و بیشتر مردم بر آن آگاهی نمی‌یافتند تا اینکه که نوری طبرسی یکی از علمای بزرگ شیعه در سال 1292 هجری در شهر نجف کتاب بزرگی برای اثبات تحریف قرآن تالیف نمود، و نام آن را (فصل الخطاب فی إثبات تحریف کتاب رب الأرباب) نامید، و در این کتاب روایات بسیاری برای اثبات دعوایش درباره این که قرآن تحریف است ذکر نموده است، و بر مهمترین مصادر نزدشان از کتابهای حدیث و تفسیر اعتماد کرده و از آنها صدها روایات منسوب به ائمه درباره تحریف بیرون آورده است، و ثابت کرده است که عقیدة تحریف قرآن، همان عقیده علمای گذشته‌شان می‌باشد او در کتاب خود می نویسد : که بعضی از آیات قرآن مسخره و الکی(سخافة) است. مولف در مقدمه سوم کتابش اسامی علمای مذهب تشیع را که معتقد به وقوع تحریف در قرآن بودند را ذکر کرده است
و از کسانی دیگر که قائل به تحریف هستند، شیخ جلیل فضل بن شاذان، در جاهای از کتاب «الایضاح» و همچنین از کسانی دیگری که از گذشتگان که قائل به تحریف هستند شیخ جلیل محمد بن الحسن شیبانی صاحب کتاب تفسیر: «نهج البیان عن کشف معانی القرآن» می‌باشد.

مولف در همین کتاب برخی آیات و سور ذکر می کند و با استناد به احادیث و روایات مدعی می شود که این آیات و سوره ها از قرآن حذف شده اند !!!!
مثلا سوره النورین که به اعتقاد او توسط حضرت عثمان از قرآن حذف گردیده است !!! به متن سوره ی مزعوم النورین دقت کنید.

متن این سوره که در بالا مشاهده می کنید به شرح زیر است:

یا ایها الذین آمنوا بالنورین أنزلناهما یتلوان علیکم آیاتی ویحذرانکم عذاب یوم عظیم نوران بعضهما من بعضی وانا السمیع العلیم. إن الذین یوفون رسوله فی آیات لهم جنات النعیم (کذا) والذین کفروا .....الخ

توضیح : این سوره علاوه بر اینکه در کتاب فصل الخطاب نوری طبرسی ذکر شده (کتاب فوق ) آنرا محمد باقر مجلسی در کتابش تذکره الائمه صفحات 18- 19 و همچنین محقق میرزا حبیب الله هاشمی خوئی در کتابش منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه ج، ص، 217 ذکر نموده‌اند

و همچنین سوره ی ولایت !!!!

این سوره علاوه بر اینکه در کتاب فصل الخطاب نوری طبرسی ذکر شده (کتاب فوق ) در کتب زیر نیز آمده است

1)کتاب منهاج البراعه از علامه میرزا حبیب الله هاشمی خوئی ج، 2 ص، 217.
2)کتاب تذکره الائمه علامه محمد باقر مجلسی ص، 19-20 فارسی، چاپ ایران

علاوه بر این سوره های ساختگی در برخی از آیات قرآن نیز دست برده و در آن تغییراتی ایجاد کرده اند برای مثال آیت الکرسی را شیخ عباس قمی معروف به محدث قمی که از محدثان شیعی قرن چهاردهم هجری است در کتاب مفاتیح الجنان به صورت زیر ویرایش کرده است.

 

 

 

 

نام کتاب : مفاتیح الجنان/ مولف : شیخ عباس قمی

در حاشیه صفحه 74 و 75 این کتاب آیت الکرسی (آیه 255 سوره بقره ) به صورت زیر آمده است

توجه : در تصویر زیر حاشیه دو صفحه را در کنار هم قرار دادم

الله لا اله الا هو الحی القیوم لا تأخذه سنة ولا نوم له ما فی السماوات وما فی الارض و ما بینهما وما تحت الثری عالم الغیب والشهادة الرحمن الرحیم من ذا الذی هم فیها خالدون والحمد لله رب العالمین

قسمتی که با رنگ قرمز مشخص شده است در قرآن وجود ندارد!

موضوع اعتقاد به تحریف قرآن در مذهب تشیع را فعلا در همین جا به پایان می رسانم . گر چه روایات وارده در کتب شیعه در مورد تحریف قرآن خیلی بیشتر از آنچه است که در اینجا نقل شده است . علامه نوری طبرسی در کتاب فصل الخطاب از سید نعمت الله جزایری نقل می کند که روایات وارده در مورد تحریف قرآن بیش از 2000 روایت است.

 

 

 

 

 

فایل ویدیویی زیر مصاحبه ی یک عالم شیعه با یکی از شبکه های شیعی هست که در آن انواع تحریف در قرآن در مذهب تشیع را به طور صریح بیان می کند .این عالم شیعه برای توجیه حرفهای خود آراء خود را به همه مسلمین نسبت می دهد و میگوید این امر(تحریف قرآن) به اتفاق مسلمین اهل سنت وشیعه صحیح است !
مصاحبه با زبان عربی است.

لینک دانلود فایل ویدیویی

در صورت خراب بودن لینک یا فیلتر شدن آن به ما خبر دهید

در پایان این بخش از شما عزیزان می خواهم نظرات خود را مطرح کنید وراه حلهای ممکن برای حل این اختلاف اساسی بین اهل سنت و شیعه را بیان کنید تا انشالله بتوانیم با کمک هم و با ارائه راه حل برای این امر عظیم وخطرناک در راه وحدت مسلمین گام برداریم.

islamitxt.myfw.us/sites/default/files/ تحريف.pdf

ضمیمهحجم
تحريف.pdf791.44 کیلو بایت

دیدگاه ها

جواب نظر دهنده

شاید اقای که در دفاع از شیعه کرده دو حالت دارد:

 

اولا ایشان نمیدانند که این روایات هست اما حالا که دونسته معتقد است که این رای باطله و قائلینش انسانها دین ستیز بوده و می خواستن دین مردم را خراب کنند.

 

ثانیا: شاید از روایتهایی خبر داره که گفته شما تا زمان غیبت از این قرآنها استفاده کنید و آنها را بپذیرید تا وقتی آقایی که غبیتش طولانی شده بیاد و قرآن حقیقی را بیاره البته در این زمینه روایتهای زیادی است بهمین خاطر کسی این روایتها را اولا جرأت نداره تو قرآن قرار بده چون اولا خیلی از شیعها از آین آخوندا متنفرشده البته بیشتر متنفر شده و دست از مذهب میشویند. ثانیا: هیچ مسلمانی دیگه اونا رو مسلمان نمی دونه

تحريف چيست؟

سلام

بايد ديد مقصود ما از تحريف چيست.

تحريف ، موارد گوناگوني دارد:

1. كم شدن از اصل 

2. اضافه شدن بر اصل

3. تغيير اصل ( تغيير در ظاهر يا در معني )

در باره قرآن آنچه من بدان اعتقاد دارم ، اين است:

1) هيچ چيزي بر آن اضافه نشده است.

2) هيچ تغييري در آن داده نشده است ( نه در ظاهر نه در معني ).

اما اينكه آيا چيزي از آن كم شده است يا نه

بنده نه رد مي كنم و نه اثبات

هيچ دليلي ( نقلي و عقلي ) بر رد و اثبات ندارم.

البته بدنبال اثبات يا رد آن هم نيستم ، چون به نظر مي آيد در هر صورت آنچه اكنون در دست است لازم و كافي است.

شايد اين هم از مواردي است كه قرار است خداوند در باره آن داوري كند ( هم چنان كه مي فر مايد : شما (در اين موارد گوناگون ) اختلاف داريد تا اينكه خدا بين شما حكم كند)

بنده ترجيح مي دهم در اين موارد اختلافي كه با دنيا كار دارد نه به آخرت وارد نشوم و به جاي آنكه وقتم را صرف اثبات يا انكار كنم به عمل صالح بپردازم.

به راستي براي رسيدن به سعادت چند آيه از قرآن لازم است. حد كفايت چقدر است.

آنچه مهم است اين است كه ، كتاب از اضافات و تغييرات مصون مانده است و خواهد ماند.

پاينده و سرافراز باشيد

دوست و دوستدار كوچك شما

توحيد

 

من نه می خواهم تحریف قرآن را

من نه می خواهم تحریف قرآن را تایید بکنم و نه آن چیزی که شما در مورد شیعه می گویید را رد کنم

اما انچه که مشخص است این است که اگر اعتقادی به تحریف قرآن باشد این تحریف در منابع اهل سنت بیشتر دیده می شود چه انکه بسیاری از منابع اهل سنت و همچنین بزرگان آنها معتقد به تحریف قرآن بودند

خلیفه دوم : خلیفه دوم نعتقد بود که آیه " رجم " از قرآن حذف گردیده است و آیه ای با عنوان " الشیخ والشیخان و...." در قرآن بوده است که حذف گردده است و در تمام مدت خلافتش اصرار داشت چنین آیه ای در قرآن گنجانیده شود

ام المومنین عایشه : در منابع اهل سنت از قول ایشان نقل کرده اند که دو سوره به نام حفض و خلد در قرآن بوده و این دوس سوره حذف گردیده است

همچنین بسیاری از منابع اهل سنت سوره آل عمران را بزرگتر از مقدار فعلی می دانند و به عقیده آنها تعداد سوره های ان برابر سوره بقره است

و همچنین برخی از منابع تعداد سوره های قرآن را بیش از 14 تا نقل کرده اند!

جواب آقای مسلم

السلام علیکم

ما شیعیان معتقد به تحریف قرآن نیستیم.

لطفا از جانب ما مطالب را عکس جلوه ندهید.

 ببخشيد در مورد اون ايه

 ببخشيد در مورد اون ايه الكرسي كه مدعي هستيد تحريف شده اولا عكسها كه باز نشدند ولي چون در دلم شكي افتاده بود گفتم بسم الله ما 2 مفاتيح داريم من متن هر دوتاشونو مينويسم . مفاتيح اول ناشر: انتشارات جاويدان چاپ هشتم 1376 چاپخانه نورتكس به شماره شابك8-01-5732-964 . در حاشيه صفحه 102 و در توضيح تعقيبات مشتركه نوشته:"و ان ايات اينها است سوره فاتحه تا اخر و ايه الكرسي تا هم فيها خالدون بخواند بهتر است "
مفاتيح دوم كه بسيار قديمي تر است چاپ محمد حسن علمي تهران بازار بين الحرمين بخط حاج ميرزا طاهر خوشنويس سال 1340 قمري است در حاشيه صفحه 60 در توضيح تعقيبات مشتركه نوشته:" و ان ايات اينها است سوره فاتحه تا اخر و ايه الكرسي تا هم فيها خالدون بخواند بهتر است "

اگر ممكن است شناسنامه كتاب خود را بنويسيد وگرنه ممكن است عكس مزبور ( كه باز هم نميشود ) خداي ناكرده فوتوشاپ عوامل نفوذي باشد و يا از ان بدتر چاپ اسراييل باشد  ( مزاح مرا ببخشيد ) ولي از شوخي گذشته خود شيخ عباس قمي در همين كتاب از دخل و تصرف در ان در زمان حيات خودش گله و شكايت دارد . و در پايان اگر ممكن است از دفتر مراجع شيعه بصورت اينترنتي نظرشانرا در مورد تحريف قران پرسيده و در همين صفحه منتشر كنيد و دست از سر نويسنده هاي 500 و 1000 سال پيش كه استخوانشان هم پوسيده است برداريد . بخدا هيچكدام از اين كتابها نعوذ بالله قران نيست . وقتي كتاب شيخ عباس قمي در زمان حياتش تحريف ميشود از كتاب 1000 يا 500 سال پيش چه توقعي داريد ؟
من اول كه حرفهايتانرا خواندم باورم نشد چون بعنوان يك شيعه متعصب پرورش يافته در يك خانواده شيعي هرگز تاكنون كلامي از تحريف قران نشنيده بودم و تا بوده ايه انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون را شنيده بودم . فاعتبروا يا اولي الابصار

mahnoosh

نقل از سایت:

 

اما روایاتی از اهل سنت که قائل به تحریف و حذف بخشهایی از قرآن کریم شده­اند:

الف: صحیح مسلم جلد 5 صفحه 116 و صحیح بخاری جلد 8 صفحه 26 آمده است که خلیفه دوم می­گفت: آیه رجم در قرآن کریم بود، ما آن را خواندیم و فهمیدیم و از بر کردیم و بیم آن دارم که مردم بگویند: ما آیه رجم را در قرآن نمی­­یابیم.

ب: در همان کتاب بخاری، ازخلیفه دوم نقل شده که این آیه از قرآن حذف شده است:

(أن لا ترغبوا عن آبائکم فانه کفر بکم إن ترغبوا عن آبائکم).

ب: در مسند احمد بن حنبل جلد 2، صفحه 40 از خلیفه دوم نقل شده است که قرآن کریم مشتمل بر یک میلیون و بیست و هفت هزار حرف بوده است در حالی که قرآن فعلی یک سوم این مقدار نیست.

ج: الاتقان جلال الدین سیوطی ج 2، صفحه 40 از فرزند خلیفه دوم نقل می­کند:

ممکن است کسی بگوید ما همه قرآن را در دست داریم. ولی چه می­داند که همه قرآن چیست؟ همانا مقدار زیادی از قرآن از دست رفته است.

و هم در اتقان، عروة بن زبیر از عائشه نقل می­کند که سوره احزاب در عصر پیامبر بیش از 200 آیه بوده ولی عثمان به بیش از این دست نیافت.

د: در منتخب کنز العمال، در حاشیه مسند احمد جلد 2، صفحه 50 ابن ابی داوود و ابن انباری از ابن شهاب نقل می­کنندکه: مقدار زیادی از قرآن، در نزد جمعی از دانشمندان بود که آنان در جنگ یمامه کشته شدند. و پس از آنها به دست ما نیامد و نوشته نشد.

این بخشی از اخبار اهل سنت در مورد تحریف و حذف قرآن کریم بود.
 

سليمي

بهتره نويسنده اين مطلب ابتدا در مورد مسئله تحريف قران در كتابهاي اهل سنت صحبتي كند و اين موضوع را حل كند و بعد علماي شيعه را رسوا كند.

جواب

هیچ شیعه ی نیست که قرآن را تحریف شده بداند، ما شیعیان به این عقیده هستیم که مطابق فرموده ی خود خداوند : انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون . حافظ قرآن کریم خداوند است...
تمام دنیا می داند که سلمان رشتی کسی که می خواست قرآن را تحریف کند از طرف امام خمینی (رح) برای نابود کردنش جایزه تعیین شد... آیا کدام دولت سنی عکس العمل نشان دادند...
بالای شیعه تهمت نبندید...

Tahrif dar didgahahle sunnat

اهل سنت خود میگویند که جناب ابو طلب کافر است. در صورتیکه در کتاب نور ال یقین ذکر شده است که ایشان خطبه عقد رسول و بیبی خدیجه را خوانده است. چگونه است که کافر حق دارد خطبه عقد مومن و مسلمان آنهم برگزیده خداوند را گوید . آیا چنین نیست که خدا میفرماید که از پیامبران ما پیمان گرفتیم؟؟؟ آیا سوره کوثر در مورد اولادان رسول و جناب فاطمه نیامده ؟؟؟ پس چگونه میگویند کسی که رسول و همسرش را عقد کرده کافر است؟ میفهمید چه میگویید؟ یعنی فرزند رسول نامشروع است ؟ آنگاه شیعه را متهم میکنید؟ کتاب ذکر شده چاپ بیروت است. این مطلب موجب گراش برادران سنی به شیعه شده است... چگونه میتوانید چنان مطلب بگویید؟ یا قران دروغ میگوید یا شما؟ و چرا خدارا شریک جرم میکنید؟ آیا خدا میاید و کافر را مسول عقد رسول میکند که سبب پیدایش معصوم پاک و شریف از بطن فاطمه میشود؟؟؟؟؟ به خود آیید تا به خدا برسید!!!!!!

عایشه معتقد به تحریف قران بود !!

شما که به شیعه حمله میکنین ایا عایشه رو فراموش کردین ؟

از عایشه نقل شده است: آیه ای از قرآن نازل شد که ده بار شیر خوردن را موجب محرم شدن می دانست و سپس آیه ای نازل شد که پنج بار را نیز کافی می دانست و اولی را نسخ نمود و تا زمان رسول خدا جزء قرآن بود و به عنوان قرآن خوانده

حدثنا يحيى بن يحيى قال قرأت على مالك عن عبد الله بن أبي بكر عن عمرة عن عائشة أنها قالت كان فيما أنزل من القرآن عشر رضعات معلومات يحرمن ثم نسخن بخمس معلومات فتوفي رسول الله صلى الله عليه وسلم وهن فيما يقرأ من القرآن

صحيح مسلم » كتاب الرضاع » باب التحريم بخمس رضعات ص 75 ح 1452