بررسی پرونده ادعاى قتل حضرت زهرا رضى الله عنها

شماره مقاله: 
11

یکی از فتنه برانگیزترین مسائلی که بر اختلاف شیعه و سنی دامن می زند مسئله شهادت حضرت زهرا رضى الله عنها است که به قول شیعه توسط حضرت عمر و یا در روایاتی توسط غلام حضرت عمر اتفاق افتاده است. اما علما و مفکرین اهل سنت و برخی از روشنفکران شیعه اعتقاد دارند که این مسئله نه تنها صحت ندارد بلکه به عنوان بزرگترین دروغ تاریخ نیز شناخته شده است. پرونده ای که پس از 1400 سال از اتفاق مزعوم و با تلفیق روایات واحادیث دروغین گشوده شده است.

حال ما خواستیم با تشکیل یک محکمه مجازی این پرونده را مورد بررسی قرار دهیم. در واقع این دادگاه شبیه سازی آنچه است که در مناظرات بین شیعه وسنی در موضوع شهادت حضرت زهرا اتفاق می افتد . در اینجا ادله و براهینی که شیعه در اثبات این امرذکر می کنند آورده شده اند و همچنین اقوال و براهین طرف دوم یعنی اهل سنت نیز بررسی شده اند در این محاکمه دلایل و براهین طرفین دعوا مورد بررسی قرار می گیرد و با توجه به ادله و براهین طرفین و شهادت شاهدان عینی دادگاه حکم خود را اعلام خواهد کرد.
مشخصات پرونده
قضیه: هجوم به خانه حضرت فاطمه و آتش زدن در ، اسقاط جنین و شکستن پهلو!!
قاضی: یک شخص منصف
مدعی: شیعیان یا دقیق تر روافض
مدعی علیه: ا هل سنت و در رأس آنها حضرت عمر رضی الله عنه ، حضرت ابوبکر رضی الله عنه
-----------------------------------------------------------------------
قاضی: شروع جلسه اول محاکمه را اعلام می کنم طرفین دعوا حق دارند فقط با استناد به روایات و احادیث صحیح سخن بگویند و هر گونه استناد به روایات ضعیف چه از اهل سنت و چه از شیعه مورد قبول دادگاه نیست و در حکم نهائی دادگاه اثر نخواهد داشت همچنین طرفین دعوا حق دارند از روایات واحادیث طرف مقابل برای اثبات اقوال خود استفاده کنند. هر گونه خروج از موضوع و طرح مسائل جانبی غیر مرتبط با قضیه اصلی بار اول با تذکر و در صورت ادامه یافتن طرف متجاوز از دادگاه اخراج می شود.
قاضی دادگاه به اقوال مدعیان گوش می کند.
مدعیان (شیعیان): ما مدعی هستیم که بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم اصحاب او مرتد شده و بلا فاصله حکم را تغییر دانند و بر حضرت علی که جانشین شرعی پیامبر بود انقلاب کردند و ابوبکر را بر سر خلافت آوردند و به این امر اکتفا نکردند بلکه به خانه وحی (خانه حضرت علی) هجوم کردند و در خانه را به آتش کشیدند و حضرت فاطمه که پشت در خانه بود با فشاردادن در توسط عمر یا غلام او که قنفذ نام داشت پهلویشان شکسته شد و جنین 6 ماهه او محسن سقط شدند و ما به همین دلیل ابوبکر و عمر را غاصب به شمار می آوریم. و آنها را لعنت می کنیم !
قاضی: خوب دلایل شما دراثبات وقوع این امر چیست؟
مدعیان (شیعیان): در کتب شیعه به طور متواتر روایاتی نقل شده است که این امر را اثبات میکند.
اهل سنت: این اتهامات بی اساس است و هیچ روایت صحیحی وجود ندارد که این امر را ثابت کند. زیرا هیچ کدام یک از اهل بيت یعنی حضرت علی ، امام حسن ، و دیگر فرزندان ایشان به این امر هیچ اشاره ای نکردند اگراین امر عظیم به راستی اتفاق افتاده است صاحبان اصلی حق که ایشان باشند چرا اشاره ای به این امر نکردند.

مدعیان (شیعیان) : از امام حسن بن علی (ع) روایت شده است که ایشان خطاب به مغیره بن شیبه گفتند : تو کسی هستی که دختر رسول الله را زدی و او را خون آلود کردی و آن چه در شکم ایشان بود سقط شد. این اهانتی نسبت به رسول الله و مخالفت امر ایشان بود. زیرا رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرموده بودند : « تو ( ای فاطمه ) سیده نساء اهل بهشت هستی.»سپس به خدا که جایگاه تو (مغیره بن شعبه) جهنم است.
عن مولانا الإمام أبی محمّد الحسن بن علی (علیه السلام): " وأما أنت یا مغیرة بن شعبة!... وأنت الذی ضربت فاطمة بنت رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) حتّى أدمیتها، وألقت ما فی بطنها.. استذلالاً منك لرسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم)، ومخالفة منك لأمره، وانتهاكاً لحرمته، وقد قال لها رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم): " أنتِ سیّدة نساء أهل الجنّة " والله مصیرك إلى النار (منبع الاحتجاج: 278 و بحار الأنوار: 43/197 و 44/83)


اهل سنت: این امر بسیار مضحک است. اولا این روایت وقوع حادثه توسط حضرت عمر را ثابت نمی کند ثانیا مغیره بن شعبه خود از شیعیان حضرت علی است چطور به شکستن پهلوي حضرت فاطمه متهم می شود. این امر بطلان حدیث را از اول تا آخر ثابت می کند اگر دلیل قاطعی دارید بیان کنید دست از تشویش اذهان مردم بر دارید زیرا به هیچ جایی نمی رسید.

مدعیان (شیعیان) : در کتاب الملل و النحل شهرستانی (548 هـ) از ابراهیم بن سیار بن هانی نقل می کند و می گوید : عمر روز بیعت ضربه ای به شکم حضرت فاطمه وارد کرد که باعث اسقاط جنین ایشان شد. الشهرستانی (548 هـ): عن إبراهیم بن سیار بن هانی النظام قال: إن عمر ضرب بطن فاطمة (علیها السلام) یوم البیعة حتى ألقت الجنین من بطنها (منبع كتاب الملل والنحل، الشهرستانی: 1 / 59 )
اهل سنت: شما مثل این که به دروغ گفتن عادت کردید همان طور که بالای منبرها دروغ می گویید. اما این جا دادگاه است و این دروغ ها این جا فایده ای ندارد.


قاضی: لطفا توضیح دهید که این امر چطور دروغ است ایشان که از کتب شما اهل سنت این روایت را نقل کرد.
اهل سنت: خیر جناب قاضی ایشان مانند کسانی هستند که می گویند:" یا ایها الذین امنوا لا تقربوا الصلاة " و ادعا می كنند كه خدا فرموده نماز نخوانید در حالی که ادامه آیه را نمی خوانند تا معنی و مفهوم آن روشن شود با این امر درک و شعور من و شما را مورد تمسخر گرفتند. شهرستانی در کتاب الملل و النحل این را نقل می کند سپس آن را رد می کند و درباره آن توضیح می دهد. اما این آقایان این طور جلوه دادند که شهرستانی این روایت را نقل کرده و آن را تأیید می کند که این دروغ بسیار بزرگ و خیانت علمی است.
تصویر زیر صفحه کتاب را نشان می دهد آن را با دقت بخوانید :
کتاب : الملل و النحل/ مؤلف : ابی الفتح احمد الشهرستانی
/ انتشارات : دار المعرفه بیروت – لبنان جلد (1)

قاضی: آن طور که از این مستند بر می آید این است که علامه شهرستانی عقاید فرقه ی نظامیه را بیان می کند و سپس آنها را رد می کند از این جمله عقاید عقیده آنها به ضربه زدن حضرت عمر به شکم حضرت فاطمه و سقط جنین است. در حالی که شما وا نمود کردید که شهرستانی به این امر عقیده دارد. آیا شما دلیلی برای اثبات ادعای خود ندارید که به جعل و تلفیق ادله می پردازید.!!!


اهل سنت: قاضی محترم این اولین باری نیست که این جعل توسط آنها صورت میگیرد آنها در این امر حرفه ای هستند و هر وقت که برای ادعاهای خود دلیلی نیافتند دست به اینگونه کارها می زنند که نمونه آن فراوان است اما بخاطر اینکه وقت دادگاه تلف نشود آنها را ذکر نمی کنم
قاضی : آیا شما مدعیان دلیل دیگری ندارید ؟ حتی اگر از کتب خود شما باشد ما آن را می پذیریم!

مدعیان (شیعیان): در کتب ما روایات بسیار زیادی در حد تواتر آمده است !
قاضی: دوباره که این سخن را تکرار کردی از ادعا تا اثبات بسیار فاصله است تو که ادعا می کنی در کتب شما این امر متواتر است پس یک حدیث صحیح ذکر کن تا دادگاه به حرف شما قانع شود
مدعیان (شیعیان): «سلیم بن قیس» به نقل از «سلمان فارسى» آورده است:فقالت فاطمة علیها السلام : یا عمر ، ما لنا ولك ؟ فقال : افتحی الباب وإلا أحرقنا علیكم بیتكم . فقالت : ( یا عمر ، أما تتقی الله تدخل على بیتی ) ؟ فأبى أن ینصرف . ودعا عمر بالنار فأضرمها فی الباب ثم دفعه فدخل .كتاب سلیم بن قیس ، تحقیق اسماعیل انصارى، ص 150 .... حضرت زهرا(علیها السلام) فرمود: اى عمر، ما را با تو چه كار است؟ جواب داد: در را باز كن و گرنه خانه تان را به آتش مى كشیم! فرمود: اى عمر، از خدا نمى ترسى كه به خانه من وارد مى شوى؟! ولى عمر ابا كرد از این كه برگردد. عمر آتش طلبید و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز كرد و داخل شد... .


قاضی: در مورد این روایت شما اهل سنت چه نظری دارید. شما که گفته بودید شیعیان روایت صحیحی در مورد آتش زدن در حضرت فاطمه و شکستن پهلوی ایشان ندارد.

اهل سنت: ما در این مورد نظر نمی دهیم بلکه روایات و احادیث وفتاوی علمای آنها را در مورد کتاب سلیم بن قیس هلالی بیان می کنم. خود علمای شیعه این کتاب را مجعول و مکذوب می دانند. و دلایل ما براین سخن به شرح زیر است.هاشم معروف الحسینی : درسند یکی از روایات سلیم بن قیس می گوید:( و در رد سند این روایات کافی است که بدانیم این روایات از مرویات سلیم بن قیس است و او متهم به دروغ گویی است.) منبع : الموضوع فی الآثار و الآخبار ص 184 چاپ اول 3 197 م . دار التعارف – بیروت


هاشم معروف الحسینی در کتاب دیگری می گوید : گروهی از محدثین آن را موثوق دانسته و گروهی دیگر گفتند که کتاب سلیم بن قیس از کتاب های جعلی است و در این مورد توضیحات زیادی داده اند مثلا در کتاب سلیم بن قیس آمده است که امامان 13 نفر می باشد در حالی که صحیح نمیباشد. منبع : دراسات فی الحدیث والمحدثین ص 197 چاپ دوم 1378 م دار التعارف – بیروتو هم چنین حر عاملی در کتاب وسائل الشیعه می گوید :گروهی از علمای ما کتاب سلیم بن قیس را جعلی می دانند.وسائل الشیعه 210 / 3 چاپ بیروت و دلیلی دیگربربطلان کتاب سلیم بن قیس تنها كسی كه از سلیم بن قیس روایت نقل نکرده است أبان بن أبی عیاش است . (1) که محمد اردبیلی در کتاب جامع الرواه او را تضعیف می کند و می گوید : سند او ضعیف و بی اهمیت است و یاران ما جعل کتاب سلیم بن قیس را به او نسبت می دهند.(2)
1 ) محمد بن علی الأردبیلی فی جامع الرواة (1/374) : (فلم یرو عن سلیم بن قیس أحد من الناس سوى أبان) و علی أكبر الغفاری در حاشیه ی خود بر كتاب الغیبة (حاشیه ص68 چاپ ایران ) والحسنی العلوی در مقدمة كتاب سلیم بن قیس ص13 و ابن الندیم در الفهرست الفهرست ص307 چاپ 1398ه‍ .2) جامع الرواه جلد 1 ص 9
روایت و احادیث شیعه در مورد جعلی بودن کتاب سلیم بن قیس زیاد است امابه نظر من همین دلایل در رد این کتاب کافی باشد. و علاوه بر این مراجع و علمای معاصرشیعه نیز در صحت این کتاب اشکال وارد کردند و از معروف ترین این علما و مراجع آقای آیت الله علی سیستانی می باشد. ایشان در یکی از فتاوی خویش گفته اند که در سند کتاب سلیم بن قیس اشکال وجود دارد.

فتوا به شرح زیر است :171 السؤال:
كتاب سلیم بن قیس الهلالی العامری الكوفی صاحب أمیر المؤمین علی علیه السلام المتوفى سنة 90 هجریة ، الذی قال الإمام الصادق علیه السلام عن كتابه : أنه سر من أسرار آل محمد . فما مدى صحة هذا الكتاب وماذا یقول العلماء عنه خاصة مع اختلاف طبعاته فی الوقت الحاضر ؟الفتوى: فی سنده إشكال .
سؤال 171 : کتاب سلیم بن قیس هلالی عامری الکوفی متوفی سال 90 هجری که امام صادق درباره کتاب ایشان فرموده اند : این کتاب رازی از رازهای آل محمد است. این کتاب از نظر صحت سند با توجه به وجود چاپ های مختلف آن در وقت حاضر چطور است؟  و چون آیت الله سیستانی آدم سابقه داری در تغییر فتاوی خویش است و بار ها فتاوی خود را به علت مصالح سیاسی تغییر داده یک نسخه از صفحه را ذخیره کردم تا اگر احتمالا آن را تغییر دادند ما دلیلی برای این گفته خود داشته باشیم.
صفحه ذخیره شده در اینجا: http://www.islamtxt.net/sites/default/files/seraj.PDF


قاضی: باز منتظر یک روایت صحیح از اهل بيت هستیم که حادثه آتش زدن در خانه حضرت فاطمه و شکستن پهلو و سقط جنین راثابت کند آیا شما از شاهدان عینی این ماجرا که حضرت امام حسن و امام حسین و امام علی می باشند حدیثی دارید که به وقوع این مسئله اشاره کند؟

مدعیان ( شیعیان) : امام علی و فرزندان ایشان به خاطر حفظ وحدت مسلمین و در خطر بودن اسلام در آن زمان در این مورد به طور صریح سخن نگفته اند آنها مصلحت اسلام را در آن دیده اند که در این مورد چیزی بیان نکنند.

اهل سنت : شما هر وقت کم می آورید همین حرف را می زنید در مورد ادعای غصب خلافت توسط حضرت ابوبکر می گویید که به خاطر مصلحت اسلام حضرت علی سخن نگفتند در مورد فدک می گویید به خاطر مصلحت مسلمین ایشان سخن نگفتند در مورد آتش زدن در و شکستن پهلو می گویید به خاطر مصلحت اسلام ایشان سخن نگفتند و هزاران امر دیگر..
دست بردارید از این کارها. بااین کارها به جایی نمی رسید. خوب بر فرض این که این سخن شما صحیح باشد و حضرت علی و فرزندان ایشان به خاطر وحدت مسلمین چیزی در این مورد نگفته اند پس چرا شما پس از 1400 سال این امر را زنده کرده اید مگر شما ادعای پیروی از حضرت علی را نمی کنید پس چرا ازایشان پیروی نمی کنید ؟! تا همین 10 سال اخیر سخنی از شهادت حضرت فاطمه به این صورت نبود این فتنه را اخیرا شما بر پا کردید و حتی در تقویم های قدیمی اثری از شهادت ایشان نیست.

دریافت صفحات تقویم: http://www.islamtxt.net/sites/default/files/shahadat-zahraa.pdf

مدعیان ( شیعیان ): حادثه آتش زدن در و شکستن پهلو را ما اختراع نکرده ایم بلکه روایات واحادیث صحیحی از کتب شما اهل سنت وجود دارد که این امر را اثبات می کند و ما هم اکنون آنها را بیان می کنیم. ما بیش از 75 مصدر ذکر می کنیم که در مورد همین موضوع روایاتی ذکر کرده اند ....

قاضی: لازم نیست 75 مصدر را ذکر کنید شما فقط از بین این 75 مصدر که ادعا می کنید چند دلیل از قوی ترین دلایلی که ادعای شما را ثابت می کند بیان کنید اگر طرف مقابل توانست قوی ترین دلایل شما را باطل کند آن وقت دیگر پرونده خاتمه می یابد.

اهل سنت : جناب قاضی این ها می خواهند با ذکر 75 مصدر به صورت فهرست وار به مردم طوری وانمود کنند که واقعا در کتب ما این روایات وجود دارد و متواتر هستند و این طور اذهان مردم را مشوش کنند ما تأکید می کنیم همه روایات وارده دراین زمینه ضعیف و جعلی هستند . آنها قوی ترین دلایل خود را ذکر کنند تا ما به آنها جواب دهیم اگر ما توانستیم قوی ترین دلایل آن را ابطال کنیم آن گاه دیگر حرفی برای گفتن نخواهند داشت. احادیث باید صحیح باشند و هرگونه روایت از کتب تاریخ مانند تاریخ طبری که در ان روایات ضعیف وجود دارد نباشد . و روایتی که ذکر می کنید باید به شکستن پهلو و اتش زدن در اشاره کند.

قاضی : لطفا قوی ترین دلایل خود را از کتب اهل سنت بیان کنید دلایل را یکی یکی بیان کنید تا طرف مقابل پس از بیان هر دلیل از خود دفاع کند.
مدعیان ( شیعیان ) : ما چهار روایت ازکتب اهل سنت ذکر می کنیم که سند آنها صحیح می باشد و تهمت قتل حضرت فاطمه و آتش زدن در را بر خلیفه دوم ثابت می کند.روایت اول از طبری . عن زیاد بن كلیب قال: أتى عمر بن الخطاب منزل علىّ وفیه طلحة والزبیر ورجال من المهاجرین فقال: واللّه لأحرقنّ علیكم أو لتخرجنّ إلى البیعة»، فخرج علیه الزبیر مصلتاً بالسیف فعثر فسقط السیف من یده فوثبوا علیه فأخذوه. تاریخ الطبرى ، ج2 ،‌ ص443. عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى كه گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان كرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى كشم مگر اینكه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى كه شمشیر كشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. سند روایت: حدثنا ابن حمید ، قال : حدثنا جریر ،عن مغیرة ، عن زیاد بن كلیب .

اهل سنت : جناب قاضی در سند این روایت فردی
  به نام ابن حمید است که از در سلسله ضعفاء ذکر شده است  .. در جلد 2 کتاب مجروحین كتاب المجروحین من المحدثین (محمد بن حبان بن أحمد بن حبان أبو حاتم التمیمی البستی السجستانی ابن حبان)

 وهمچنین در کتاب تهذیب التهذیب شیخ الاسلام شهاب الدین أحمد بن علی بن حجر العسقلانی


روایت دوم از مصنف ابن أبی شیبه وی كه از استاتید محمد بن اسماعیل بخاری بوده ، در كتاب المصنف می‌گوید :أنه حین بویع لأبی بكر بعد رسول الله صلى الله عليه وسلم كان علی والزبیر یدخلان على فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فیشاورونها ویرتجعون فی أمرهم ، فلما بلغ ذلك عمر بن الخطاب خرج حتى دخل على فاطمة فقال : یا بنت رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم ! والله ما من أحد أحب إلینا من أبیك ، وما من أحد أحب إلینا بعد أبیك منك ، وأیم الله ما ذاك بمانعی إن اجتمع هؤلاء النفر عندك ، إن أمرتهم أن یحرق علیهم البیت ، قال : فلما خرج عمر جاؤوها فقالت : تعلمون أن عمر قد جاءنی وقد حلف بالله لئن عدتم لیحرقن علیكم البیت وأیم الله لیمضین لما حلف علیه ... . فانصرفوا راشدین فروا رأیكم ولا ترجعوا إلی فانصرفوا عنها فلم یرجعوا إلیها حتى بایعوا لأبی بكر " .المصنف ، ج8 ، ص 572 .

هنگامى كه مردم با ابى بكر بیعت كردند ، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند ، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید . او به خانه فاطمه آمد ، و گفت : اى دختر رسول خدا ! محبوب ترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو !!! ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست كه اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند .

این جمله را گفت و بیرون رفت ، وقتى على (علیه السلام) و زبیر به خانه بازگشتند ، دخت گرامى پیامبربه على (علیهم السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود ، خانه را بر شماها بسوزاند ، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مى دهد !
سند روایت :حدثنا محمد بن بشر نا عبید الله بن عمر حدثنا زید بن أسلم عن أبیه أسلم. روایت نقل شده از اسلم غلام حضرت عمر است که ایشان درزمان وقوع حادثه در مکه نبودند بلکه بعد از گذشت 6 ماه از حادثه به مکه آمدند چه طور از کسی روایت می کنی که در زمان وقوع حادثه حاضر و شاهد نبوده.
ثانیا ً اگر فرض کنیم روایت صحیح باشد هیچ اشاره ای در آن از سوزاندن در و شکستن پهلو وسقط جنین نمی کند بلکه بر عکس دوستی و محبت بین حضرت عمر و حضرت فاطمه و خاندان رسول را ثابت می کند. زیرا در این روایت آمده است که حضرت عمر در خطاب به حضرت فاطمه می گوید ای دختر رسول خدا محبوب ترین فرد برای ما پدر توست و بعد از پدر تو خود تو. و همچنین در جمله پایانی روایت ذکر شده که بیعت صورت گرفت و حضرت عمر رضي الله عنه برگشت و هیچ حادثه ای رخ نداد.

روایت سوم از علامه بلاذری
إن أبابکر آرسل إلی علی یرید البیعة ، فلم یبایع ، فجاء عمر و معه فتیلة . فتلقته فاطمة علی الباب فقالت فاطمة : یابن الخطاب ! أتراک محرّقا علیّ بابی ؟! قال : نعم ، و ذلک أقوی فیما جاء به أبوک .انساب الاشراف، بلاذرى، ج1، ص586.ز ابو بکر به دنبال علی برای بیعت کردن فرستاد چون على(علیه السلام) از بیعت با ابوبكر سرپیچى كرد، ابوبكر به عمر دستور داد كه برود و او را بیاورد ، عمر با شعله آتش به سوى خانه فاطمه (علیها السلام) رفت. فاطمه(علیها السلام)پشت در خانه آمد و گفت: اى پسر خطّاب! آیا تویى كه مى خواهى درِ خانه را بر من آتش بزنى؟ عمر پاسخ داد: آرى! این كار آنچه را كه پدرت آورده محكم تر مى سازد ز سند روایت : المدائنی، عن مسلمة بن محارب، عن سلیمان التیمی وعن ابن عون : أن أبابكر ... روایت بلاذری : این روایت غير صحيح است، کافی است بدانید کسانی که روای این حدیث هستند یعنی عبدالله بن عون و سلیمان تیمی در آن زمان اصلا ً بدنیا نیامده بودند چطور روایتی را نقل می کنند که خود شاهد آن نبودند. عبدالله بن عون سال 66 هجری بدنیا آمده بین تولد او و وقوع حادثه 55 سال فاصله است !! سلیمان تیمی 46 هجری بدنیا آمده بین تولد او و وقوع حادثه 35 سال فاصله است !!چطور می گویی این روایت صحیح است !

روایت چهارم : روایت پشیمانی حضرت ابوبکر رضي الله عنه 
وی در آخرین روزهای عمرش ، اعتراف می‌كند كه دستور هجوم به خانه صدیقه طاهره را صادر كرده است . تعدادی از علمای اهل سنت ؛ از جمله شمس الدین ذهبی (748هـ ) در تاریخ الإسلام ، در تاریخ زندگی ابوبكر ، محمد بن جریر طبری در تاریخش ، ابن قتیبه دینوری در الإمامة والسیاسة ، ابن عساكر در تاریخ مدینه دمشق و ... چنین می‌نویسند : عبد الرحمن بن عوف در بیماری ابوبكر بر او وارد شد و بر وی سلام كرد ، پس از گفتگویی ، ابوبكر به او چنین گفت : أما إنی لا آسى على شیء إلا على ثلاث فعلتهن ، وثلاث لم أفعلهن ، وثلاث وددت أنی سألت رسول الله صلى الله علیه وسلم عنهن : وددت أنی لم أكن كشفت بیت فاطمة وأن أغلق علی الحرب .

من به چیزی تأسف نمی‌خورم ، مگر بر سه چیز كه انجام دادم و سه چیزی كه انجام ندادم و سه چیزی كه كاش از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می‌پرسیدم : دوست داشتم خانۀ فاطمه را هتك حرمت نمی‌كردم هر چند برای جنگ بسته شده شود ... .اگر به سند این روایت دقت کنیم در بین راویان آن شخصی به نام علوان بن داود به چشم می خورد.از مام ذهبی در کتاب المغنی فی الضعفاء به نقل از امام بخاری از او به عنوان منکر حدیث یاد کرده است.424 - علوان بن داود وقیل ابن صالح البجلی قال البخاری منكر الحدیث قلت ذكره ابن یونس فی تاریخه وأن اللیث بن سعد روى عنه توفی سنة 180 [ جلد 2 - صفحة 442 ]
امام ابن الجوزی در کتاب الضفاء و المتروکین نیز او را از منکر حدیث می نامد


چه طور می شود روایت شخصی را که منکر حدیث است پذیرفت.
قاضی : خوب این هم از قوی ترین دلایل شما !! که همه ی آنها با استناد به ادله و براهین باطل شد
دادگاه نظرش بر این است که ادله و براهین ارائه شده کافی است دادگاه با استناد به نکات زیر حکم خود را صادر می کند

1) هیچ روایت صحیحی وجود ندارد چه در کتب شیعه و چه در کتب اهل سنت که وقوع این حادثه را ثابت کند
2) هیچ سخن وروایتی از ائمه اهل بیت در اثبات این امر وجود ندارد
3) کسانی که به ادعای شیعه شاهد عینی حادثه بودند یعنی حضرت علی و امام حسن وحسین هیچ روایتی و سخنی در این مورد نفرمودند
4) احادیثی که طرف مدعی از کتب اهل سنت نقل کرد و ادعا نمود که وقوع این حادثه را ثابت می کنند بلا استثناء سند صحیح ندارند

5) نکته ی مهمتر این است که در هیچ کدام از روایات نقل شده از کتب اهل سنت با وجود اینکه ضعیف السند بودند اشاره ای به اینکه حضرت عمر در خانه را آتش زد و یا به شکم حضرت فاطمه ضربه وارد کرد و جنین ایشان راسقط کرد وجود ندارد
6) قابل قبول ترین روایتی که از کتب اهل سنت نقل می شود فقط اشاره به امر تهدید به سوختن خانه وجود دارد (البته اگر این هم صحیح باشد)
7) و همچنین بر دادگاه روشن شد که طرف مدعی با خیانت در امانت علمی و عدم نقل صحیح احادیث و همچنین قیچی کردن روایات کتب اهل سنت برای اثبات دعوای باطل خود قصد بر جلوگیری از تحقق عدالت و ایجاد فتنه بین مسلمین را دارد. البته از کسانی که اساس مذهب آنها بر موهومات و جعلیات افرادی همچون کلینی و مجلسی و مفید بنا شده است نباید بیشتر از این توقع داشت .
با در نظر گرفتن موارد بالا هر شخص خود قاضی باشد وبا انصاف حکم را صادر کند!

دیدگاه ها

سلام علیکم نظر شما راجب این

سلام علیکم نظر شما راجب این حرف شیعه چیست ودلایلی که از کتب اهل سنت نقل کرده اند اقرار ابوبكر به هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله عليها

پاسخ به این شبهه ............

جواب این شبهه در عنوان مقابل تفصیلا داده شده است

                          http://www.islamtxt.net/content/question/396

 اقا درست ماكه الان نميتونيم

 اقا درست ماكه الان نميتونيم بريم راويان رو از گور بيرون بكشيم و بپرسيم ايا صحيح منتقل كرديد يا دروغ گفتيد؟ ولي يه دليل محكم همين الان هست كه مشخص ميكنه . الان پيروان خلفا اهل تسنن هستند . پيروان علي هم شيعه ها هستند . كدوم از اين دو گروه بيشتر بفكر اسلام و مسلمينه؟ كي به مردم غزه كمك ميكنه ( مالي و تبليغاتي) . 

كي به مردم لبنان جلوي تهاجم اسراييل كمك كرد؟ ايران شيعه . كي يه تنه جلوي اسراييل دشمن مسلمونا وايساده؟ حزب الله لبنان كه شيعه هست 

اصلا بزار راحتتون كنم اگه شما راست ميگيد و واقعا دلتون براي مسلمونا ميسوزه فردا يه تيتر بزرگ بالاي همين صفحه مرگ بر اسراييل بنويسيد زيرشم هر چي خواستيد به شيعه ها اهانت كنيد . ها؟ نظرتون چيه؟

اگه نكرديد معلومه توهين به شيعه از نظر شما مجازه اما توهين به اسراييل نه . راستش دارم مطمءن ميشم كه اين بازيا رو اسراييليا و امريكاييا سر ما در اوردن تا با خيال راحت مسلموناي عراق و افغانستان و لبنان و فلسطينو بكشن و ثروتشونو ببرن وگرنه توي همين عراق يا عربستان شيعه و سني كنار هم زندگي ميكنن كاري هم به همديگه ندارن . عيسي به دين خود موسي به دين خود . راستش ياد تسخير قسطنطنيه افتادم كه وقتي سپاه سلطان محمد فاتح داشت حصار رو به توپ ميبست علماي مسيحي داشتن مجادله ميكردن كه ميخهايي كه به حضرت عيسي كوبيدند به لاهوت ان حضرت فرو رفت يا به ناسوت اون حضرت . حالا حكايت ما هست . امريكا و اسراييل كنار گوشمون مسلمونا رو از شيعه گرفته تا سني ميكشن اونوقت ما داريم دعوا ميكنيم كه حضرت فاطمه شهيد شد يا وفات كرد؟ 

من بسهم خودم در پيشگاه خداوند اعلام ميكنم با هيچ مسلمان مومني اعم از شيعه يا سني عداوت و دشمني ندارم . من بعنوان يك دختر اعلام ميكنم كه يك سني مومن را براي ازدواج به يك شيعه لاابالي ترجيح ميدهم ( بشرط انكه مرا در انجام فرايض مذهبم ازاد بگذارد ) و هيچگونه اعتقادي به لاطايلات عوام دو مذهب و دشمني انان ندارم و متخاصمين بر سر مذهب شيعه و سني را اگر باعث زيان مالي يا جاني طرف مقابل شوند مقصر ميدانم . اينها عقايد من بعنوان يك شيعه و شيعه زاده مومن است 

خداوندا همه ما را عاقبت بخير بفرما

mahnoosh

تصویر پروفایل sadeq

خانم مهنوش جملات اخرتان

خانم مهنوش جملات اخرتان درسته! اما فراموش نکنید همون مردم غزه که در مقدم نبرد با صیهونیسم

قرار دارند اهل سنت اند! و تنها غزه فلسطین نیست! تمام مردم فلسطین در برابر اسراړیل ۶۰ سال میشه

ایستاده اند! تا دیروز اقای رفسنجانی به افتخار یاسر عرفات اسم بسرشو یاسر ګذاشت!

چرا شما فقط از غزه حمایت میکنید؟ چرا تنها از حزب الله؟ حتی مسیحیون لبنانی هم در برابر اسرایل

اایستاده اند! مګر اهل سنت با اسرایل مبارزه نکردن ونمی کنند؟ اینکه شما نمی دانید دلیلش عدم بوشش

خبری ان در رسانه های ایران است!! چون حکومت ولایت صفوی نمی خواهد ملت ایران بداند دیګران هم با اسرایل

میجنګند! باید در راستای اهداف مشخص شیعی همیشه از حزب الله حرف بزند!! شما همین سلاح رو که به حزب الله میدهید به مردم فلسطین بدهید ببینید چه روزی بز سر صیهړنیسم می ارند! حمایت زبانی چه دردی رو دوا میکند؟ ال سعود هم حمایت زبانی میکنند. شما فلسطین رو بګذارید حکومت شما در عراق چه کار کرده؟

حکومت شما در عراق جنګ مذهبی وفرقه ای راه انداخته! در افغانستان یک بام ودو هوا بازی میکند! از اونور با کرزی دم می جنباند و ار انور هم به طالبان اسلحه میدهد!!! حمایت ایران از اسرایل حمایتی بخاطر اسلام نیست!

حمایتی استراتژیک است! حکومت شما خلفای بیامبر رو مسلمون نمی داند! اونوقت مردم غزه رو چګونه مسلمون میداند؟؟ ما اهل سنت نه عمری هستیم ونه علوی!! ما اهل سنت محمدی هستیم و کسی که محمدی است

هم علوی است وهم عمری.

taiid

sadeq عزیز

اول بگم من هم مانند شما جزء مسلمانان اهل سنت هستم البته در ایران ساکن نیستم.

1- دیروز اقای رفسنجانی به افتخار یاسر عرفات اسم بسرشو یاسر ګذاشت: اکبر هاشمی بهرمانی هاشمی در کتاب خاطراتش نوشته که نام یاسر رو از روی یکی از صحابه پیامبر به نام عمار یاسر اسم فرزندش رو یاسر گذاشته.

2- من هم تو تلویزیون های اینجا می بینم که مدام انگلیس ها و امریکایی ها می گویند دولت وقت ایران به سرکردگی سید علی خامنه ای(افضی هستش) به فلسطین و لبنان کمک می کنند. شما هم می تونید از ماهواره شیکه cnn , bbc  رو ببینید.

3- ما اهل سنت نه عمری هستیم ونه علوی!! ما اهل سنت محمدی هستیم و کسی که محمدی است: ما اهل سنت علوی نیستیم . شاید شمافرقه جدیدی برای خودت راه اندازی کردی ولی ما اهل سنت و بر سنت صحابه و خلفای راشدین هستیم و نه پیرو راه علی به تنهایی مانند علوین.

شما با این سخنتون آبروی اهل سنت رو می برید.

تصویر پروفایل sadeq

برادر عزیز احمد شما بروید

برادر عزیز احمد شما بروید ذهنیت انقلابیون شیعه رو قبل از انقلاب در مورد یاسر عرفات مطالعه کنید!

و بعد که رژیم اقای خمینی نتوانست عرفات رو در خط خودش بکشاند! باهاش مشکل بیدا کردن!!

و بعد اقای رفسنجانی منکر این شدن!

حضرت عالی اګر بدانید صدام حسین هم بیشتر از علی خامنه ای به مردم فلسطین کمک میکرد!

حتی برای هر خانواده انتحاری بول فراوان می برداخت! واین در راه اسلام والله نبود! بلکه بر اساس منافع

ناسیونالیستی صدام بود! و علی خامنه ای و حواریونش از حماس بخاط منافع مذهبی! و ملیش کمک میکند!

نه الله واسلام! چون او معتقد به مسلمانی منو تو نیست! چون او اګر منو ترو مسلمان میدانست مسجد اهل سنت در مشهد رو ویران نمی کرد! بعد تفریحګاهش درست کند! انچه از امریکایها میشنوی بهانه ای بیش نیست!

هر عاقلی میداند سعودیها هم به فلسطین کمک میکنند چرا به انها چنین بهانه ای رو مطرح نمی کنند! بعد ادم نباید هر سخن غربیها رو دربست قبول کند! ببینید همین علی خامنه ای بخاطر منافع ملیش در عراق و افغانستان با امریکایها همکاری کرد!! علی خامنه ای با ۲۰ میلیون دلار کمکش در جنګ کابل به شیعیان هزاره نشان داد که اسلام مورد نظرش یعنی چی وکی!! علی خامنه ای وقتی دولت ربانی به شمال کابل عقب نشینی کرد دست همکاری بهش داد!! چرا؟ چون اقلیت شیعه در خطر بود!!! شیعه داشت نابود میشد!! میلیونها دلار به شیعه هزار در کابل وبامیان کمک کرد تا دولت همین ربانی تضعیف شود چون مسعود حاظر نبود جنوب کابل جنوب لبنان شود!

ولی حالا می بینیم سباه زیر نظر فرزند علی خامنه ای به طالبان بول و اسلحه میدهد!!! و از ان طرف چون شیعه در بدنه قدرت حضور دارد با کرزی همکاری دارد!!! به طالب کمک میکند چون میخواهد امریکا رو مصروف نګهدارد! تا کشورشو تهدید نکند و او بتواند بم اتمیش رو بسازد!! به کرزی کمک میکند تا شیعه خودش در بدنه قدرت باقی بماند!! و در اینده بتواند با رفتن امریکا نیروهای شیعه رو با طالبان اشتی بدهد!! حالا قضیه فلسطین هم همینطور است!!

مګر مردم فلسطین تنها غزه است؟ یا حماس؟ چرا حکومت فلسطین رو کمک نمیکند؟ چرا برای وحدت ملت فلسطین کاری نمی کند؟ فقط همینو میدانم هیچ کار اینها در راه الله واسلام نیست. اګر است برای من ثابتش کن؟

اما برادر عزیز هر کس که بیرو محمد مصطفی است دوستدار علی وعمر هم است دوستدار خلفای راشدین هم است هم عمری است و هم علوی! علوی یعنی مقابل ناصبی و عمری یعنی مقابل رافضی! مفهوم شد؟ و فکر کنم متوجه شدی کی ابروی اهل سنت رو برده

taiid

موضوع بله

متن دیدگاه

یارب مکن از لطف پریشان ما را - هر چند که هست جرم و عصیان ما را

شهادت حضرت زهرا (س)

جويني استاد ذهبي كه از اركان علمی اهل سنت است نقل می کند از نبی مکرم:
أنه لما رأى فاطمة دخلت على بيته قال: لما رأيتها ذكرتُ أو ذُكرتُ ما يصنع بها بعدي، كأني بها يعني كأني بفاطمة قد دخل الذل بيتها وانتهكت حرمتها وغصب حقها ومنعت إرثها وكسر جنبها وأُسقط جنينها
رسول خدا صلّي الله عليه وآله چون ديدند فاطمه وارد خانه‌اش شد فرمود: هنگامي‌كه او را مي‌بينم به ياد اتفاقاتي كه بعد از من براي او مي‌افتد مي‌افتم، گويي او را با چشم خود مي‌بينم [يعني فاطمه را] كه ذلت به خانه‌اش وارد شده و حرمتش مورد هتك قرار گرفته و حقش غصب و از ارثش منع و پهلويش شكسته و جنينش سقط شده است.
اين عبارت جويني أستاد ذهبي است.
(وكسر جنبها وأُسقط جنينها) وهي تنادي يامحمداه فلا تجاب وتستغيث فلا تغاث فتكون أول من يلحقني من أهل بيتي، فتقدم علي محزونة متعوبة مهمومة مغصوبة مقتولة
و اين در حالي است كه او ندا مي‌دهد يامحمداه! اما جواب نمي‌شنود و فرياد مي‌زند اما كسي به فريادش نمي‌رسد. او اولين نفر از خاندان من است كه به من ملحق مي‌شود، او به سوي من مي‌آيد در حالي كه محزون و خسته و مهموم است و حقش غصب گرديده و به شهادت رسيده است.
اين عبارت جويني أستاد ذهبي در كتاب فرائد السمطين، ج 2 ، ص 34 است.

ازدواج حضرت عمر

پس چطور عمر داماد علی شد؟

ازدواج حضرت عمر

پس چطور عمر داماد علی شد؟